مهرگان جشن بازگشت به مهر ودوستی و پیروزی بر ضحاک خجسته باد
روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهر بفزاای نگار ماه چهر مهربان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
مسعود سعد سلمان
سخن کوتاه:
اگر هزار سال آزگار زیر ستم ضحاک زمان باشید و ناگه مردی از خویش به در آید و کاری کند کارستان که از پیش گفته شده بود و ضحاک را از اریکه ی قدرتی که از شاهان و خسروان آریایی به زور ستانده بود پایین می کشید و مهر و دوستی و آزادی را - پس از هزار سال - آری هزار رمز بسی سال است - به شمایان ارزانی می کرد و روزی چنین فرخنده را به شما می بخشید راستی را بر گویید شما چه می کردید؟
امروز درست روز مهرگان است بر میزان سال شمار کهن اوستایی و زردشتی که روز های هر ماه را سی می شمارد.
امروز در عرفان زرتشتی و کهن ایران زمین برشده ترین روز و خجسته ترین روز است چرا که راه بازگشت و معراج عاشقان به مهر گشوده شده است .
امروز مهر روز از مهر ماه و روز بر گذشتن از هر کینه و روز مهربانی و عشق حقیقی و شادی پیروزی معرفت و فره ی شاه خسروانی اشراقی فریدون بر تیرگی انآریایی آژیدهاک یا ضحاک است
امروز را بی کینه و به مهر به پیشواز پیروزی بر همه ی ناپاکی ها برویم
که حضرت مولانا می فرمایند:
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه ها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی مستانه شو مستانه شو
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو
چون جان تو شد در هوا ز افسانه شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو
اندیشه ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دل های ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه
ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو رو شانه شو
تا کی دوشاخه چون رخی تا کی چو بیذق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو فرزانه شو
شکرانه دادی عشق را از تحفه ها و مال ها
هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو
یک مدتی ارکان بدی یک مدتی حیوان بدی
یک مدتی چون جان شدی جانانه شو جانانه شو
ای ناطقه بر بام و در تا کی روی در خانه پر
نطق زبان را ترک کن بی چانه شو بی چانه شو