روز محیط زیست در جهانی «#گرماسیاست» زده
از هنگامی که «روزافزونیِ» نادانی، روزافزون گشته، دشوار است از نگرانی های بوم شناختی سخن گفتن و همچنان ناشدنی تر شدنِ بسیاری از آن ها و ناپدید شدن شان را در باتلاق روزمرگی به نظاره نشستن و همچنان امیدوار ماندن. «گرماسیاست» یک برآیند از وصلت ناپاک «تغییر» دادن ناجوانمردانه ی جهان با «اراده و قدرتی» است که این نیرو را بر می سازد و این چنین به کار می گیرد.
امسال روز محیط زیست، در جهانی فرارسیده که «تعهد» قوی ترین، ثروتمند ترین و بزرگ ترین کشور آلاینده جهان، برگ لرزانی است که به سادگی در چرخش فصل های «سیاسی» به سودای تند باد خزانی فرو می افتد و «سند پایایی» آن، «ناخوانده» به ابتذال دروغ کشانده می شود.
جهانی «سیاست» زده تر که روزافزون تر از گذشته «گرم» تر می شود، چندان که در کشاکش این روزگار نامیمون حلقه ی ناامنی و ترور، سرتاسر گیتی را در بر می گیرد و آتش جنگ های ویرانگر هر روز بیشتر زبانه می کشد.
دور باطلی است عجب، که قربانی آن بی شک زمین است و زیستمندان رو به نابودی آن.
سرٍ آخر می ماند انسان که چنین مغرور از نادانی خویش، با تعصب و خودخواهی هرچه بیشتر پای بر رکاب «من» و «مال من» می فشارد و با سرعتی عجب، رو به سقوطی محتوم تر دارد.
الگوواره ای دیگر باید و انسانی دگرگونه که فرمود:
آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی.