-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۱:۰۱ روز سه شنبه ۴/۷/۱۳۹۱
با توجه به فراررسیدن فصل سرما در مناطق زلزله زده ؛بیشترین نیازها عبارت از پوشاک زیر گرم و چراغ های الکتریکی خوراک پزی برآورد شده است. این موسسه در نظر دارد مقدار زیادی از این موارد را خریداری و توسط نماینده ی خود در منطقه تقسیم کند .
برای تسهیل در خرید این لوازم ؛ شماره کارت و حساب بانکی به نام موسسه یاوران سرزمین آریا ؛ به طور اختصاصی فقط برای یاری زلزله زدگان ؛ نزد بانک سامان گشوده شده است ؛ که در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد . خواهشمند است کمک های نقدی خود را به این شماره حساب و کارت واریز فرمایید .
با سپاس
شاد باشید
شماره حساب اختصاصی موسسه یاوران سرزمین آریا برای یاری زلزله زدگان نزد بانک سامان
۸۶۱۸۱۰۱۵۶۸۴۶
شماره کارت
۶۲۱۹۸۶۱۰۰۵۸۸۹۹۴۳
|
● |
اينجا ژاپن نيست آذربايجان است |
|
|
زمان: روز ٢١ امرداد 1391، ساعت 18 تا زمان نگارش گزارش |
|
|
تقي قيصري : |
پسين روز ٢١ امرداد، در تبریز و در حالی که پشت رايانه در جستجوی اطلاعاتی در اینترنت بودم، زلزله خانه را تکان داد. در فاصلهی چند دقیقه، زلزلهی دیگری بار دیگر زمین را زیر پایم لرزاند. بلافاصله سروصدایی مبهم در کوچه پیچید که از لابهلای آن میشد فریاد انسانهای وحشتزدهای را شنید که از ترس فروریختن آوار بر سرشان،به سوي خيابان مي دويدند.درحالي كه خانواده دلنگران بودند، آنها را به آرامش فراخواندم و به آنها اطمینان دادم که با شناختی که از سازهی خانه دارم، امکان فروریختن آن بسیار کم است و پیشنهاد کردم ترس را از خود دور کنند و در خانه بمانند.
تلاش کردیم با وابستگان و آشنایان در جاهای دیگر شهر تماس بگیریم و از تندرستیشان دلگرم شویم اما چه بسا به دلیل وضعیت ناگزيروافزایش ترافیک تماس ها، امکان تماس تلفنی از راه خط ثابت و تلفن همراه ممکن نبود. قطع نشدن برق، گاز، آب، و ارتباط اینترنتی نشان میداد که در شهر، آسيبي به زیرساخت های اساسی وارد نشده و از این رو امید آن پدید آمد که خانههای مسکونی و شهروندان نیز نباید دچار آسيب جدی شده باشند.
اخبار وابسته به زلزله به تندی در سایتها نمايان شد. بر اساس این اخبار، مرکز زلزله، نقطهای در نزدیکی شهر اهر در 80 کیلومتری تبریز قرار داشت و شهرهای (هریس،اهر، و ورزقان )و روستاهای پیرامون آنها در حد گسترده ویران شده بودند.
در پی تماس دوست معمار و عکاسم (طاهر ساداتی) برآن شديم به سمت ورزقان حرکت کنیم. اززمانی که داشتم استفاده کردم و پیامی را در صفحهی گروه دوستان فیسبوک که هموندان آن از دانشجویان و همکاران سابق ام بودند با این درونمايه گذاشتم: «به قرار اطلاع، زمینلرزهی شدیدی در شهرهای هریس،اهر،ورزقان، و روستاهای پيرامون روی داده است. من هم اكنون در حال حرکت به سوي ورزقان هستم. دوستانی که قصد کمک به مردم زلزلهزده را دارند آمادگی خود را بيان کنند تا پس از کسب آگاهي بيشتر به مناطق زلزلهزده راهي شوند». پیش از حرکت، چند نفر ازهموندان گروه آمادگی خود را بيان کردند.
پس از قرارگذاشتن با طاهر، و برداشتن دست كمی از اسباب، شامل کولهپشتی، کفش، لباس گرم، چراغقوه، چند قرص نان، دو بطری آب داغ و یک قمقمه آب به طرف ورزقان حرکت کردیم. رفتوآمد در خیابانهای تبریز متراکم بود و مردم در پیادهروها، پارکها، فضاهای باز و حاشیهی سبز خیابانها جمع شده بودند. با توجه به این که بنزین کافی برای رفت و برگشت داشتیم، تلاشی برای ايستادن و بنزینگیری نکردیم. جادهی اهر در مسیر رفت تا اندازه اي آزاد بود و ترافیک سنگینی در آن ديده نمیشد. پس از گذراندن نزديك به ١٥ کیلومتر به شهر خوجا (خواجه) رسیدیم و از آنجا مسیرمان را به سمت (سرند) و (ورزقان) ادامه دادیم. جادهی ورزقان خلوت تر از جادهی اهر بود. پس از گذراندن نزديك به ٢٠ کیلومتر ديگر در مسیر برگشت، آمبولانسهای اورژانس را که در حال انتقال آسيب ديده گان به تبریز بودند مشاهده کردیم. در بخشهایی از جاده، کوه ریزش کرده و تا نيمي از پهناي جاده را بسته بود که حضور نیروهای پلیس راه سبب شده بود با وجود تاریکی نسبی هوا رخدادي برای خودروهای در حال گذر پیش نیاید. چند کیلومتر جلوتر، به راهبندان کوتاهی رسیدیم که در آنجا نیز نیروهای پلیس راه حاضر بودند. یکی از پلهای کوچک دچار شکستگی، جابهجایی، و ترک عریضی در اسفالت شده و تنها یک باند آن قابل گذر بود. نیروهای پلیس راه با دعوت به دور انديشي، خودروها را برای گذر ایمن از پل راهبري میکردند. سرانجام نزديك به ساعت ٢٠:٣٠به ورزقان رسیدیم. در این فاصله، بیش از ٤٠ آمبولانس اورژانس را دیدیم که در حال تخلیهی آسيب ديده گان و انتقال ايشان به تبریز بودند.
مشاهدهی این آمبولانسها از سویی نگرانی مان را در مورد گسترده گي آسیبهای جانی اهالی منطقهی زلزلهزده بیشتر میکرد و از سوی دیگر شگفتی و تحسینمان را برای حضور سریع نیروهای امداد رسمی در مناطق زلزلهزده برمیانگیخت. همچنین خودروهای امداد در مسیر رفت نیز ديده میشد که گمان مي رفت از شهرهای دورتر مانند اورمیه، مرند، و مراغه در حال حرکت به سمت ورزقان بودند.
هنگام ورود به شهر، چادرهای امداد را دیدیم که در محوطهی باز مجاور فرمانداری ورزقان برپا شدهاند و بیش از 10 آمبولانس به صورت آمادهباش در آنجا حضور دارند. ازدحامی از اهالی شهر و آسیب دیده گانی که به وسيله ي آمبولانسها به محوطهی جلوی فرمانداری جابه جا شدهبودند توجه ما را جلب کرد.خبرها حاکی از آن بود که علاوه بر مناطقی از شهر ورزقان، بیش از ٤٠٠ روستای منطقه دچار آسيب هاي جدی شدهاند و بسیاری از خانههای روستایی كم و بيش فروریختهاند. خوشبختانه زلزله در زماني از روز رخ داده بود که بیشتر اهالی در مزارع و بیرون از خانهها بودهاند و درنتیجه، آمار مرگومیر و آسيب ديده کمتر از آنی بود که انتظار مي رفت.
از امدادگران هلال احمر سراغ یاشار شادپور را گرفتم که میدانستم تنها مربی سگ زندهیاب منطقه به نام «دومان» است. پیش از حرکت، در پی تماس با دوستان دانستیم که یاشار و دومان با هلیکوپتر هلال احمر به منطقه فرستاده شدهاند و با پرسوجو از امدادگر هلال احمر متوجه شدیم که ساعتهاست که به طرف روستاهای پيرامون حرکت کردهاند. سراغ فرماندار و مدیر مجتمع مس سونگون را گرفتم. هر دو در جلسهی ستاد بحران بودند. برق شهر قطع بود و محوطهی ستاد بحران و مرکز امداد صحرایی با ژنراتورهای کوچک روشن شده بود. پس از درنگي گفتوگو با اهالی و گردشی كوتاه درپيرامون، دوباره به محوطهی چادرهای امداد برگشتیم. فرماندار و آقای مهندس شریفی در حال خارج شدن از جلسهی ستاد بحران بودند. با شناخت قبلی از آقای مهندس شریفی، به سویش رفتم و در مورد نیازهای كه با شتاب میتوانست از سوي اعضای انجمن ما تأمین گردد از ایشان درخواست راهنمایی کردم. گوياً به لودر و بیل مکانیکی برای آواربرداری و بازگشایی مسیر نیاز فوری داشتند. با وجود سختی تماس تلفنی، پیام کوتاهی برای آقای مهندس نجاری، رئیس هیأت مدیرهی انجمن گذاشتم و از ایشان درخواست کردم همآهنگی لازم را با شرکتهای پیمانکاری برای فرستادن سريع ماشینآلات به منطقه را انجام دهند.
در این درنگ، یک اتوبوس-بیمارستان مجهز با ٨ تخت از اورژانس ارومیه به ورزقان رسیده و در کنار چادرهای امداد پارک کرده بود.آسيب ديده گان به وسيله ي آمبولانسها به چادرها انتقال و پس از رسیدگیهای ابتدايي مرخص و یا به بیمارستانهای شهرهای پيرامون فرستاده میشدند. برخي از آمبولانسها بنزینشان تمام شده بود و به دلیل قطعی برق و فقدان ژنراتور اضطراری، پمپبنزین نیز امکان رساندن سوخت به خودروهای امداد را نداشت. حدود ساعت ٢با توجه به این که شناخت كافي از موقعیت روستاهای پيرامون نداشتیم تصمیم گرفتیم تا روشن شدن هوا کمی استراحت کنیم و پس از روشن شدن هوا در صورت سازماندهی نیروهای امداد آزاد به یکی از اکیپهای بپيونديم.
ساعت نزدیک ٤ صبح با روشن شدن چراغهای معابر مشخص شد که عملیات تعمیر خطوط برقرسانی ورزقان تکمیل شده است. با روشن شدن هوا گشتی در شهر زدیم و خرابیها را از نزدیک دیدیم. نزدیک به ٦٠ درصد سازه ها دارای آسیبهای اندك تا کامل بودند. خانههای گلی قدیمی همه فروریخته و خانههای جدید بسته به اصولی بودن یا نبودنِ طراحی و اجرا از صفردرصد تا ٩٠ درصد فروریخته و بر زمین آوار شده بودند. شیشهی بيشتر خانهها و مغازهها شکسته و در هوای بادخیز منطقه، در طول شب گردخاکِ نازکی بر روی اسباب داخل مغازههای بدون پوشش نشسته بود. از مغازههایی که پس شکستنِ شیشه رها شده بودند عکس گرفتیم. از اهالی پرسیدم چرا جلوی این مغازهها نایلون یا پوششي نکشیدهاند، چند نفر با شگفتی پرسیدند: برای چه بکشند؟ گفتم خوب ممکن است کسی چیزی بردارد. فکر کردم متوجه پرسشم نشدهاند بعد متوجه شدم من متوجه شگفتی آنها نشدهام. انگار که چنین چیزی حتی به ذهنشان هم نرسیده بود که در کشاکش چنین بحرانی که همه به گونه ای دچار خسارت جانی و مالی شدهاند کسی به فکر دزدی بیفتد. گویی آنها با مفهوم «غارت» بیگانه بودند.
همراهی با مهندس ساداتی که فرصتی بود تا گزارش تصویری گویایی از سیمای مناطق زلزلهزده تهیه کنیم. عکس یکی از مغازههای بزرگِ دونبش لوازم خانگی را گرفتیم که از سه دهنه پنجرهی بزرگ، دو دهنه فروریخته بود و صاحب مغازه یا فرصت نکرده بود پوششی موقتی بر آن بکشد یا لزومی ندیده بود. 12 روز بعد که بار دیگر از این مغازه عکس گرفتم متوجه شدم که لزومی به این کار نبوده است. حتی کپهای پول نقد که روی میز کنار پنجره قرار داشت دستنخورده برجاي مانده بود.
خود را به نخستین روستایی که ویرانی و کشته زیاد داده بود رساندیم. ساعت حدود 10 صبح در(شیخملو) مردم
در حال شستوشو و دفن اجساد بودند. پیرامون چادر خانوادههای سوگوار غوغایی برپا بود. واکنش سوگواران بسیار دلخراش و جانسوز بود. در دیدگان هر شاهدی اشکهای بیشیون مردان دشت و کشتزارها، اشک و
بهتِ زنان قالیباف، و شانههایی بود که مدام میلرزید. در کنار گورستان روستا، پیرمردی را دیدیم که خانهی خود را از دست داده و نشانه های زخم بر سر و پیشانیاش مانده بود. چند قوطی کنسرو و یک بسته چایی در دست داشت. با او سلام و احوالپرسی کردیم.
تمنا داشت آتشی برپا و ما را به چایی مهمان کند. میگفت خانهام خراب شده است اما ما مهمانهایمان را بدون پذیرایی راه نمیاندازیم. از کنار شانههای لرزان گذشتیم، و به روستایی دیگر در میان ورزقان و اهر رفتیم. در( برمیس)، تنها جزمسجد که ترکهای بزرگی بر دیوار آن بود، خانهی دیگری سالم به جا نمانده بود.
در سر راهمان به انتهای روستا، چند کتاب بر خرابههای خانهای نظرمان را به خود کشید: «مختارنامهی ترکی» ... پسر جوانی میگفت این مال «کتابخانه»ی پدرم است، و کتاب را برداشت تا به «کتابخانه»ای که قرار بود بار این در مکان امن تری ساخته شود بسپارد.
هیچ نشانهای از دزدی به چشم نمیخورد. پسلرزههای شدید مردم را از ورود به خانههای نیمهمخروبه و خارج کردنِ لوازمشان بازمیداشت. اتاق تازهعروسی را دیدیم که بر اثر ریختن آوار چیز سالمی از جهیزیهاش نمانده بود.
گاه صدای گاوهایی که در زیر آوار به دام افتاده بودند به گوش میرسید اما امکان برداشتن آوار سنگین با بیل و کلنگ وجود نداشت. تا آنجا که توانسته بودند حیوانات زخمی را از زیر آوار بیرون کشیده و لاشههای حیوانات مرده را جلوی سگها انداخته بودند. گوسالهای با پای شکسته دائم ماغ میکشید و با چشماناش رهگذران را دنبال میکرد.
روزهای پسین با خوراک و پوشاک و چادر و پتو و دارو به روستاها رفتیم. هجوم مردمی که از تبریز و شهرهای دور و نزدیک برای یاریرسانی به منطقه آمده بودند شگفتانگیز بود. در جادهها افزون بر خودروهای نهادهای امدادرسانی رسمی مانند هلال احمر، جابهجا وانتها و کامیونهایی به چشم میخوردند که نشان می داد که از سوی مردم و شرکتهای خصوصی به منطقه آمدهاند.
درنیمروز سوم کمابیش روستایی نبود که چندین اکیپ به آنها سر نزده باشند. گرچه گمان این وجود داشت که امدادرسانی به روستاهای دوردستتر که راه دسترسیشان برای خودروهای سواری دشوار بود، کندتر صورت گرفته باشد.
در پهنهی این جغرافیای گسترده آسیب دیده چند صحنهی بهیادماندنی بیش از همه به چشممیخورد:
هیچ چیز در خانه یا مغازهی تخریب شده غارت نشده بود. تا این تاریخ، سهشنبه 14 شهریور 91 حتی یک مورد دزدی از مغازههای بدون پوشش در شهرهای اهر،هریس،ورزقان و روستاهای زلزلهزده گزارش نشده است. برای نمونه، تصاویر یک فروشگاه لوازم خانگی بدون حفاظ را در زمان های گوناگون در ورزقان میبینید که با وجود دسترسی به همهی لوازم، حتی اشیای کوچک هم همچنان دستنخورده باقی مانده است. در یکی از گزارشهای اینترنتی، نوشتم: اینجا ژاپن نیست، ورزقان است!
ـ نیمرخ رفتار بیشترروستاییان به گمان زیاد در نزدیک به جادههای اصلی این گونه بود: ریشسفیدی جلو میآمد، خوشآمدی میگفت و دعا و ستایش میکرد و بعد دستش را به سویی دراز میکرد و میگفت: نه ما هم اکنون همهچیزمان خوب است. خودتان را به این چند ده (با گفتن نام آنها) برسانید که ماشینهای سواری نتوانستهاند بروند. و گاه آشنا به راهی را همراه میکردند تا مبادا امدادرسانان ناآشنا در پیچاپیچ راههای کوهستانی راه گم کنند. این گزارشِ مکررِ بیشتر همراهان اکیپ ما و سایر دوستانی بود که در صفحهی Azerbaijan (Iran) Earthquake SOS خبررسانی میکردند.
ـبرای نمونه در روز پنجم یا ششم، اکیپی از دوستان در حدود 100 پرس خوراک گرم را به مکان های زلزله زده میبرند تا بین آوارههای زلزله پخش کنند. پس از این که اهالی روستاهای نزدیک از دریافت غذا خودداری و آنها را به روستاهای دوردستتر راهنمایی میکنند در آخر نمیتوانند بیش از 20 پرس غذا پخش کنند چون روستاییان میگویند ما خوراک خوردهایم و امکان نگهداری خوراک های غیرکنسرو را برای روزهای دیگرنداریم. این داستان همچنان در روزهای دیگرهم تکرار شد.
ـگردهمایی پیوسته و گستردهی مردم شهرهای دور و نزدیک برای امدادرسانی شگفتانگیز است. گرچه شاید بیش از 80 درصد این افراد را به دلیل نزدیکی به منطقه، تبریزیها تشکیل میدهند اما گروه ما میزبان انسانهایی مهربان و مسؤول از مشهد، تهران، زنجان، اورمیه، نقده، مهاباد، کرمانشاه و ... بوده است که برای پرسش به ما محلی ها مراجعه کردهاند. در روز چهارم زلزله که راهی سرند و ورزقان بودیم، با راهبندانی طولانی روبرو شدیم که سرنشینان خودروهای جهت روبرومیگفتند تا ورزقان ادامه دارد.
بیش از 30 کیلومتر راهبندان! سرانجام پس از 4 ساعت ماندن در راهبندان ترجیح دادیم به تبریز برگردیم چون امکان رسیدن به مسیرهای تعیین شده در آن روز وجود نداشت. در میان خودروها، در کنار تریلرهای امداد هلال احمر، میتوانستید مادری را ببینید که با پسر جوان خود سوار بر یک خودرو پیکان، با بستههایی از کنسرو، بطری آب، بیسکویت، نان، و ... به سمت اهر، هریس، یا ورزقان در حال حرکتاند. در این مدت یک خودرو لندرور با یک دنبالهی تریلر کوچک بارها دیدهگانم را در مسیر به خود جلب کرده بود. سرانجام دیروز هنگام بازگشت از روستاهای مشکعنبر و قرهقیه این خودور را در پارکینگ کنار جاده در خروجی ورزقان دیدم. وقتی به خودرو نزدیک شدم، مرد و زن میانسالی را دیدم که در داخل خودرو در حال خوردن نان و پنیر بودند. سلام کردم و در بین گفته هایمان فهمیدم که این زوج مراغهای همواره کمکهای مردمی دوستان و آشنایانشان را جمع میکنند و با این یدککش کوچک به به روستاهای دوردست میرسانند.
سرعت امدادرسانی نخستین چشمگیر بود. در دیدارهایی که با نمایندگان سازمان بهداشت جهانی و
(انجیاو)های خارجی که تجارب زیادی در امدادرسانی برای حوادث غیرمترقبه و ازجمله در زلزلهی بم نیز حضور چشمگیر داشتند دیدگاه ایشان را در مورد امدادرسانی نخستین جویا شدم.
حضور سریع خودروهای اورژانس تبریز و اورمیه، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و پس از آن نیروهای امداد هلال احمر و تشکیل کمیتههای بحران برای بسیاری از آنها شگفتآور و تحسینبرانگیز بود. بهویژه نمایندهی یک مؤسسهی خیریه، این اقدامات را با امدادرسانی زلزلهی ترکیه در سال 1999 مقایسه میکرد به یاد میآورد که در ساعات و روزهای اولیهی این زلزله مدیریت مطلوبی اعمال نشده است.
زلزلهی اخیر آذربایجان، برای ما که فکر میکردیم با جغرافیا و مردم منطقه آشنا هستیم درسهای بسیاری به همراه داشت. آموختیم که بسیاری از داوریهایمان در بارهی قابلیت های فرهنگی و اجتماعی منطقه ناقص و مبتنی بر تجربههای شخصی و عموماً بیراه بوده است. عزت نفس بالای مردم روستاها گاه اشک از چشمانمان جاری می کرد.
دیدن سیل مردم امدادرسان بسیاری از پیشداوریهای نادرست ما را در مورد لختی و بیتفاوتی مردم شست و با خود برد.
در این هیاهوی پیشرفتهای علمی نخستین هزاره ی دوم، حسرتهایمان را از نبودن درمان واقعه قبل از وقوع بر هم تلانبار شد و بار مسؤولیت در قالب انجمنهای حرفهای سنگین و سنگینتر کرد. و اکنون غافلگیری در آستانهی فصل سرد زودرس منطقه که ترسناک تر از خطر زلزله در کمین بیش از 100 هزار کودک و زن و مرد آوارهی آذربایجان نشسته است سوگوار و پریشان بر وجدانمان سنگینی میکند.
انگار این داستان تلخ باوجود تمام تلاشهایی که برای چارهجویی آن میشود روزبهروز به رویدادی دهشتناک نزدیک و نزدیکتر میشود.
در آستانهی این فصل سرد، در ابتدای درک هستی آلودهی زمین، و اندوه ساده و غمناک آسمان، و ناتوانی این دستهای سیمانی، در محفل سوگواری آینهها، و اجتماع سوگوار تجربههای پریدهرنگ و این غروب بارور شده از دانش سکوت، چگونه میشود به آن کسی که میرود اینسان، صبور،سنگین،سرگردان، فرمان ایست داد، چگونه می شود به مرد گفت که او زنده نیست، او هیچوقت زنده نبوده است.
فرتورها از طاهر ساداتي است.
|
http://www.amordadnews.com/neveshtehNamyesh.aspx?NId=8011
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۷ روز پنج شنبه ۹۱/۶/۱۶
خواهشمند است از آوردن اقلام کهنه خودداری فرموده و فقط موارد یاد شده را تهیه و با هماهنگی به موسسه تحویل دهید .
بدیهی است موسسه از دریافت و فرستادن اقلام غیره معذور است.
در صورتی که امکان تهیه لوازم نو را ندارید می توانید با هماهنگی کمک های نقدی را برای این منظور اهدا فرمایید .
شاد باشید
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۲۳ روز سه شنبه ۹۱/۶/۱۴
با استفاده از کمک های نقدی و همیاری اعضای موسسه خریداری موارد لازم به انجام رسید و به همراه کمک های غیر نقدی اهدا شده؛ یک کامیون از محموله های درخواستی به منطقه فرستاده شد .
مهرتان افزون
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۵:۴۹ روز پنج شنبه ۹۱/۶/۸
خوشبختانه پس از ۱۳ روز تلاش نماینده ی موسسه؛ امکان ارتباط با یک منبع موثق مستقر در منطقه ورزقان واقع در شهرستان هریس که حاضر به همکاری واطلاع رسانی باشد به وجود آمد. این منبع اعلام کرده که اقلام زیر مورد نیاز است و شما می توانید این مواد را تهیه و با هماهنگی تلفنی؛ به دفتر ایرانشهر بفرستید تا برای منطقه ارسال شوند
با توجه به وسعت منطقه و ۲۰۰ روستای زلزله زده آماری که از کودکان زیر دوازده سال در دست است با احتساب هر روستا ۱۰ کودک؛ حدود ۲۰۰۰ نفر می باشد .
- گزارش می شود که در این منطقه چادرهای امدادی تمام شده و تعدادی از خانوار ها به طور مشترک از یک چادر استفاده می کنند و نیاز مند چادر هستند.
- بیشترین و مهمترین نیازها مربوط به اقلام مصرفی بهداشتی کودکان و زنان می باشد .
- نواربهداشتی برای بانوان
- پوشاک نوزاد ( به ویژه پاییزی و زمستانی)
- اسباب بازی های فکری و سرگرم کننده و شادی آور( ساده تا پیچیده ) که کودکان تا ۱۲ سال را به طور مناسب و مثبتی فعال و مشغول کند( خواهشمندست از فرستادن اسباب بازی های رایانه ای ؛ خشن و هم چنین وسایلی که نیازمند باطری اند؛ به طور کامل بپرهیزید)
- پوشک بچگانه
- چراغ های خوراک پزی برقی
- لامپ برق
- کلید؛ پریز و لوازم سیم کشی روکار
- ظروف و قاشق و چنگال( با توجه به روبرو بودن با مشکل پسماند و بیماری ها و آلودگی های مربوطه از فرستادن ظروف یکبار مصرف خودداری فرمایید )
- پماد دورکننده ی حشرات موذی مانند ساس ؛ شپش و ...
تلفن دفتر: ۰۲۱۲۲۴۰۳۹۸۰
همراه :۰۹۱۹۰۰۳۱۱۲۰موسسه تماس بگیرید
مهرتان افزون
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۲۰:۴۸ روز جمعه ۹۱/۵/۲۶
تمامی تلاش ها و درخواست های موسسه یاوران سرزمین آریا برای اجرای تحقیقات نیاز سنجی مشارکتی در مناطق زلزله زده بی پاسخ مانده است و امروز خبر رسیده است که بعد از بازدید مقامات در روز های گذشته این سخت گیری بیشتر نیز شده و دو گروه داوطلب متخصص را به منطقه راه نداده و بازگردانده اند .
با توجه به این موضوع گروه پنج نفره داوطلبان نیاز سنجی برای حمایت روانی کودکان نیز همچنان در انتظار باقی مانده اند .
مهر بر همگان
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۶:۱۲ روز جمعه ۹۱/۵/۲۶
بنا بر اخبار رسیده پس لرزه ها خسارات جانی در بر نداشته و فقط در برخی نقاط ویرانی هایی ایجاد کرده است .
نماینده ی ایرانشهر در آخرین تماس اطلاع داده که خوشبختانه با استقبال بسیار خوبی که برای اهدای کمک ها و خرید ملزومات و فرستادن به موقع آن ها شده است فعلا کمک های ارسالی به حد نیاز رسیده و هم اکنون فوریتی برای ارسال کمک ها در کار نیست و داوطلبان فقط کمک های مالی را می توانند ادامه داده تا برای مراحل بعدی یا خرید ملزومات ضروری استفاده شود .
بنابر این خواهشمند است در صورتی که قصد یاری دارید فقط مبالغ مورد نظر خود را اهدا فرمایید و برای این منظور با شماره تلفن های داده شده تماس حاصل فرمایید .
امروز ساعت ۱۹ آخرین ( پنجمین ) محموله ی کمک ها به منطقه فرستاده می شود.
با سپاس از تمامی یاران گرامی و افرادی که در این راه اقدام کرده و یاور نیازمندان اند .
شاد باشید
کارگروه تحقیق ، بررسی و یاری متناسب برای زلزله زدگان آذربایجان شرقی
موسسه ی یاوران سرزمین آریا
-------------------------------------------
خبر فوری:
ساعت ۲۳:۰۶ روز سه شنبه۹۱/۵/۲۵
زمین لرزه ی شدیدی دوباره منطقه را لرزاند ...
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۸:۱۱ روز سه شنبه۹۱/۵/۲۵
به اخبار مستقیمی که نماینده ی ایرانشهر مخابره کرده است توجه فرمایید:
خوشبختانه مشکل لوازم بهداشتی تا حد بالایی برطرف شده ولی یکی از مشکلاتی که این جا داریم این است که که گاهی کمک های مردمی بدون هماهنگی با ستاد بحران منطقه و توسط خود مردم به روستاها برده می شود که باعث توزیع نامناسب و گاهی تجمع بیش از حد در یک بخش و بی نصیب ماندن سایر روستا ها می شود. به همین دلیل از تمام مردم جوانمرد و غیور ایران زمین خواهش می کنیم حتما قبل از فرستادن کمک ها با ستاد بحران و مسئول تیم های امداد و نجات در هر بخش هماهنگی لازم را داشته باشند تا به همه ی مناطق به صورت منظم و با برنامه کمک شود .
ستاد مدیریت بحران تلاش می کند وضعیت را به سمت پایداری سوق دهد.برنامه ریزی برای احداث سرویس های بهداشتی و دوش های استحمام صحرایی در روستا ها انجام شده و در حال پیگیری است .
در تهران نیز سومین و چهارمین محموله برای فرستادن در حال آماده شدن است .اجناس خریداری شده در حال تکمیل و آماده ی بارگیری شدن اند و اجناس اهدایی نیز از راه می رسند .
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۵:۳۹ روز سه شنبه۹۱/۵/۲۵
وانت شماره یک به منطقه رسیده و اجناس اهدایی را به نماینده ایرانشهر تحویل داده و ایشان در حال پخش کردن این ملزومات میان مردم هستند .
امروز بعد از ظهر وانت دیگری از هدایا به سمت منطقه حرکت کرده است .
دو نفر داوطلب از سوی ایرانشهر همچنان در حال خریداری لوازم برای ارسال هستند .
برای خرید بیشتر لوازم نیاز مبرمی به وجه نقد می باشدخواهشمند است با
تلفن دفتر: ۰۲۱۲۲۴۰۳۹۸۰
همراه :۰۹۱۹۰۰۳۱۱۲۰موسسه تماس بگیرید
-------------------------------------------
با سپاس از ایثار همدلانه ی تمامی دوستان و همراهانی که با کمک های نقدی و غیر نقد و حضوری شبانه روزی به یاری شتافته اند .
بدین وسیله به اطلاع می رسد که یک وانت از نخستین محموله های کمک های غیر نقدی ساعت ۴ بامداد امروز ۹۱/۵/۲۵ به سمت منطقه ی زلزله زده ی آذربایجان شرقی فرستاده شد .
هم اکنون دو نفر از داوطلبان در حال خرید وسایل و ملزومات ضروری هستند و دو وانت دیگر از محموله ها در حال بارگیری و فرستادن است .
-------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۲۱:۲۳ روز سه شنبه ۹۱/۵/۲۴
اخبار رسیده نشان از بزرگی وعزت بی حد ؛ فراوان و توانایی و تعالی فرهنگی غیر قابل اندازه گیری مردم شریف آذربایجان دارد . نماینده ی ایرانشهر درخواست کرده که اول از همه از مردم آذربایجان به طور ویژه ای قدردانی و تشکر شود . مردمی که در بدترین اوضاع در حال کمک و همدلی بی نظیر با یکدیگرند و امدادگران را شرمسار خود کرده اند .
سری سوم کمک های حمایتی به منطقه وارد شده است و یاری و همکاری مردم بسیار چشمگیر وغافلگیر کننده است .از بعد از ظهر امروز خودروهای سازمان های امدادی با محموله های پتو ؛ چادر ؛ موکت ؛ چراغ های گرمایشی ؛ آب و خرما در حال حرکت به سمت روستاها هستند و شگفت آور آن که خودروهای مردمی حامل مواد غذایی هم ؛ شانه به شانه ی ایشان حضور فعال دارند .
آخرین خبر آن است که تیم های امدادی در نزدیکی اهر در روستای گویدرق مستقر شده اند .
مذاکره با مسئولان امدادی و حمایت روانی برای بررسی نیازهای پشتیبانی و چگونگی آن ها و هم چنین تعداد مورد نیاز نیروی انسانی ادامه دارد .ایرانشهر گروهی از داوطلبان را برای این منظور هماهنگ کرده است .
کمک های مردمی نقد و غیر نقد در حال رسیدن به دفتر ایرانشهر است و همین امشب ؛ به محض رسیدن این بخش از محموله ها ؛ به منطقه فرستاده می شود .
خواهشمند است افرادی که مایل به واریز وجه نقد برای خرید ملزومات هستند با تلفن دفتر ایرانشهر یا همراه تماس بگیرند.
- در بخش حمایت روانی ؛ برای پوشش ترجمه از آذری به فارسی و برعکس نیاز به یک نفر داوطلب هست که روحیه ی بسیار خوب و وقت آزاد داشته باشد و بتواند با کودکان به شدت آسیب دیده از نظر روانی و جسمانی ؛ به خوبی ارتباط برقرار کند این شخص اگر دارای سابقه و تخصص روانشناسی باشد بسیار مطلوب خواهد بود .
- نیاز فوری مربوط به کودکان است و بیش از هر چیزی لوازم بهداشتی ؛ پوشاک و شیر خشک را دربر می گیرد
---------------------------------------------
خبر تکمیلی:
ساعت ۱۲:۰۰ روز سه شنبه ۹۱/۵/۲۴
خبرهای امروز مبنی بر آن است که گروه های امدادی در حال بارگیری و سپس توضیع اقلام اهدایی توسط مردم هستند
و اعلام شده که مردم محلی به خوبی در حال همکاری برای انجام بهینه ی کمک رسانی می باشند .
اوضاع در روستای ولیلو از توابع هریس خیلی وخیم گزارش شده است و امدادگران در آن جا مشغول عملیات هستند .
گروه های حمایت روانی در منطقه مستقر شده و از طرف ایرانشهر با مسئول ایشان در تهران هماهنگی به عمل آمده تا در صورت نیاز هرگونه کمکی انجام شود .یک نفر داوطلب از اعضای ایرانشهر هم اکنون در حال بررسی این موضوع است .
هماهنگی های اولیه برای تهیه ؛ خرید و فرستادن اقلام درخواستی و ضروری توسط یک نفر از اعضای داوطلب ایرانشهر در حال انجام است .
شماره حسابی برای این منظور برای دوستانی که مایل به واریز مبلغی برای خرید ملزومات هستند به زودی اعلام می شود .
برای امروز زمان فرستادن اقلام اهدایی به دفتر ایرانشهر تا ساعت ۹ امشب می باشد .
نشانی دفتر موسسه یاوران سرزمین آریا :
بزرگراه چمران،خیابان یمن،خیابان رشید الدین فضل الله،میدان دانشگاه،ابتدای خیابان درکه،کوچه ی شهید نوفرستی،پلاک ۴۴.کد پستی :۱۹۸۳۹۱۵۶۱۳
تلفن دفتر: ۲۲۴۰۳۹۸۰۰۲۱
همراه :۰۹۱۹۰۰۳۱۱۲۰
هماهنگ کننده ی کارگروه آقای محمد کیابیان
اقلام ضروری که هم اکنون به موارد قبلی اضافه شده است
- پوشاک برای کودکان ؛ خردسالان و نوجوانان
- به دلیل حضور دام ها و فضولات در اطراف روستاها و افزایش چشم گیر حشرات ناقل ؛ امکان انتقال بیماری های خطرناک وجود دارد بنابر این نیاز فوری در مقدار زیاد به پمادهای دور کننده ی حشراتی مانند کنه ؛ شپش و ساس هست
-------------------------------------------
خبر تکمیلی :
ساعت ۰۰:۳۳ تاریخ سه شنبه ۹۱/۵/۲۴
اقلام ضروری که هم اکنون به موارد قبلی اضافه شده است
- نوار بهداشتی
- پوشک بچه
- شیر خشک
- حوله
- تیغ ریش تراشی یک بار مصرف
- لباس زیر
- کپسول و گاز پیک نیک
- کلمن آب
- ظروف پلاستیکی از جمله بشقاب ، لیوان
- قاشق و چنگال
--------------------------------------
خبر تکمیلی :
ساعت ۲۲:۳۰ تاریخ دوشنبه ۹۱/۵/۲۳
با خبر مستقیمی که هم اکنون ازنماینده ی مستقردر منطقه به دست آمده تعداد کشته شدگان تا کنون ۳۰۸ نفر و زخمیان حدود ۲۰۰۰ نفر می باشد. در بسیاری از روستاها تخریب به صورت ۱۰۰٪ بوده و هیچ بنایی باقی نمانده است.خبر بسیار مهم آن است که با این همه مشکلات هیچ نشانی از هرج و مرج و آشوب در منطقه دیده نمی شود . مردم با فرهنگ بسیار غنی بومی ؛با مرگ به خوبی کنار آمده و آن را پذیرفته اند . در هنگام توزیع مواد غذایی و ملزوماتی مانند کنسرو ، چادر ، چراغ های گرمایی ، در روستاهایی که زود تر این اقلام را دریافت کرده بودند ؛ ایثار و بلند نظری تا حدی است که اعلام می کنند که نیازی ندارند و یاریگران را به روستاهای همسایه هدایت می کنند .
این منبع پس از آمار برداری دقیق اعلام کرده است که هم اکنون بیشترین نیاز به اقلام زیر می باشد :
- دمپایی
- مواد شوینده به ویژه پودرها و مایعات، شامپو و صابون
- لباس گرم
از داوطلبان در خواست می شود میزان کمک های خود را حد اکثر تا 24 ساعت دیگر اعلام کنند تا جمع آوری شده و به منطقه فرستاده شود .
مهرتان افزون
-----------------------------
بدین وسیله به اطلاع می رساند که این مؤسسه کارگروهی را برای تحقیق ، بررسی و یاری متناسب به زلزله زدگان آذربایجان شرقی تشکیل داده است .نماینده ی ایرانشهر در منطقه مستقر شده است. این کارگروه با تماس مستقیم با افراد محلی مستقر در منطقه ؛منابع موثق و نماینده ی مقیم ایرانشهر در محل ؛ نیازهای اصلی روحی ، روانی و مادی را در بازه های زمانی گوناگون پس از زلزله مورد بررسی قرار داده و اطلاع رسانی می کند .سپس با هماهنگی کامل با داوطلبان و نماینده مقیم ایرانشهر؛اجرای حمایت های روانی یا مادی را مدیریت خواهد کرد .اطلاعات بعدی در وبگاه ایرانشهر در همین صفحه منتشر خواهد شد .
خواهشمند است هرگونه همکاری و یاری غیر مالی را از بخش تماس با مدیران در زیر همین صفحه اعلام فرمایید . درصورتی که داوطلب کمک های نقد مالی یا غیر نقد می باشید از بخش پشتیبانی مالی استفاده کرده و مبلغ و روش ارسال خود را اعلام فرمایید .برای ارتباط با هماهنگ کننده ی کارگروه با آقای محمد کیابیان به شماره های
۰۲۱-۲۲۴۰۳۹۸۰
دفتر موسسه یاوران سرزمین آریا در تهران یا ۰۹۱۹۰۰۳۱۱۲۰ تماس حاصل فرمایید .
شاد باشیم