فارسی | English

  • صفحه نخست
  • درباره ما
  • کارگروه ها
  • رویداد ها
  • گفتار ها
  • برنامه ها
  • کتابخانه
  • کارگاه ها
  • فروشگاه
  • تماس با ما

کارگاه تجربه ی گوناگونی زیستی فرهنگی ایران، ورامین - پاکدشت و برگزاری جشن سده

کارگاه تجربه ی گوناگونی زیستی فرهنگی ایران، ورامین - پاکدشت و برگزاری جشن سده


 
کارگاه تجربه‌ی گوناگونی زیستی فرهنگی ایران
منطقه ورامین - پاکدشت
و برگزاری جشن سده

چهارمین کارگاه تجربه‌ی گوناگونی زیستی و فرهنگی با حضور۲۶ نفر شامل: دو نفر تسهیلگر، سه نفر تسهیلیار، یک نفر فیلم‌بردار و مستند ساز، و ۲۰ نفر دانشجو، از ساعت ۸ صبح پنج‌شنبه ۹/۱۱/۱۳۹۳ در تهران آغاز شد و حدود ساعت ۸ شب در باغ‌های دودانگه از توابع روستای توچال پاکدشت به پایان رسید.







 
 
۱.دژ باستانی ایرج:
 کارگاه در دژ باستانی ایرج در روستای عسگرآباد ورامین آغاز شد که در کارگاه پیشین نیز مورد بازدید قرار گرفته بود اما به دلیل وسعت زیاد و تاریکی هوا بخش بزرگی از جاذبه‌ها و رازهای آن از چشم هنرجویان پنهان مانده بود به همین دلیل هنرجویان به تکمیل تجربه‌ی پیشین خود در این بنای رازآلود پرداختند. پیاده‌روی در داخل قلعه با پیمودن حدود ۶ کیلومتر پیرامون آن به مدت دو ساعت و نیم به طول انجامید و در طول آن هنرجویان از دروازه‌ی شرقی قلعه بازدید کردند.
این دروازه مورد کاوش­‌های باستان‌شناسی قرار گرفته و دارای هشتی ورودی به محوطه دژ و آتشدان خشتی مکشوفه بود.


 
 
بخش‌­هایی از شاهنامه که به ضحاک و فریدون اشاره داشت و بخشی از سخنان ایرج در "بی آزاری" و "ارزش جان و زندگی"، بر بلندی­‌های دروازه شرقی خوانده شد.




پسندی و همداستانی کنی
که جان داری و جان ستانی کنی
میازار موری که دانه‌کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است


 

 

طی بازدید از قلعه سخنانی درباره‌ی فرهنگ «دژ ساختن» به عنوان فرهنگ «پدافند غیرعامل»، بخش کردن جهان توسط فریدون بین سه پسر و ساختار دیوار دژ و معنی نام ورامین و دیگر موضوع‌های مرتبط به زبان رانده شدند.

 


 


در طول پیاده روی سبزی کاری­‌های داخل قلعه، گله­‌های دام در حال چرا در آن، یک رشته قنات دایر از مجموع هفت قنات، کنده‌کاری­های غیرقانونی در دیوار چین‌ه­ای خشتی انبوه نخاله‌­ها ساختمانیِ رها شده در محوطه، اجساد دام‌های تلف شده، بیل مکانیکی در حال کنده­‌کاری در محوطه دژ، و نفراتی مشغول کشت و کار و موتور سواران در تردد به چشم می­‌آمدند.

 

۲. منطقه پاکدشت، حصار امیر

 

هنرجویان پس از وداع با دژ اسرارآمیز ایرج به دیدار یخچال وقفی قدیمی پیر داغلان رفتند که مورد بازسازی قرار گرفته است.

 

 

 

این سازه­ متشکل از یک دیوار بلند سایه‌­ا‌نداز، کانال کم عمق آب در سایه­‌ی دیوار و مخزن نگهداری یخ شامل استوانه­‌ای سنگی در اعماق زمین و سقف مخروطی پلکانی در روی زمین است که برای ساختن یخ در سایه‌ی روزها و سردی شب‌های زمستان نگهداری چند ماهه‌ی آن در فصل­های گرم، ساخته شده و در صلح و دوستی با طبیعت (بدون کاربرد انرژی الکتریکی و بدون داشتن هیچ ضایعاتی برای محیط زیست) با کارکردی فوق­‌العاده در تأمین مایحتاج زندگی استفاده می‌شده است .


 

۳. برگزاری مراسم جشن سده در باغ‌های روستای دودانگه، واقع در اطراف روستای توچال :

روستای توچال مقصد نهایی این کارگاه بود. گروه، در باغ میوه‌­ای بزرگی با درختان عریان از برگ و راه - باغ­‌های پوشیده از برگ برای صرف ناهار و برگزاری مراسم جشن سده توقف کردند. پس از صرف  آش آماده شده توسط جامعه‌ی محلی به همراه کشک و رب انار محلی هنرجویان به آغوش درختان باغ شتافتند.






رسم جمشیدی پرواز با تعلیق در فضا و بستن تاب بر درختان باغ زنده شد و بزرگ و کوچک به تاب بازی پرداختند.




 

سپس همگی  بازی گروهی «زو» با مبنای یاری­‌گری را انجام دادند.

 

 

پیش از رو به خاموشی رفتن خورشید همگی به جمع‌آوری هیزم از چوب­‌های هرس شده‌­ی درختان باغ، مشغول شدند، ابیاتی از شاهنامه فردوسی در مورد هوشنگ پیشدادی و این که چگونه آتش را کشف کرد و از آن برای یاری و ساختن صنایع دستی و هنر استفاده کرد، خوانده شد.

 

یکی روز شاه جهان سوی کوه                          گذر کرد با چند کس همگروه

 

پدید آمد از دور چیزی دراز                             سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز

 

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون                 ز دود دهانش جهان تیره گون

 

نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ                    گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ

 

بزور کیانی بیازید دست                                جهان سوزمار از جهانجو بجست

 

برآمد به سنگ گران سنگ خرد                      هم آن و هم این سنگ بشکست خرد

 

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ                      دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

 

نشد مار کشته ولیکن ز راز                           پدید آمد آتش ازان سنگ باز

 

هر آن کس که بر سنگ آهن زدی                    ازو روشنایی پدید آمدی
جهاندار پیش جهان آفرین                             نیایش همی کرد و خواند آفرین

 

که او را فروغی چنین هدیه داد                      همین آتش آنگاه قبله نهاد

 

بگفتا فروغیست این ایزدی                           پرستید باید اگر بخردی

 

شب آمد برافروخت آتش چو کوه                    همان شاه در گرد او با گروه

 

یکی جشن کرد آن شب باده خورد                  سده نام آن جشن فرخنده کرد

 

ز هوشنگ ماند این سده یادگار                     بسی باد چون او دگر شهریار


و توضیحات درباره جشن سده و اهمیت آن داده شد. سپس با آغاز تاریکی آتشی بزرگ کوه مانندی به کمک سنگ­های آتش زنه یا چخماق برپا شد.



 

آیین سده با جمع شدن و دوباره دور شدن از شعله­های پر حرارت و پریدن از روی آتش و ریختن ­بوی‌هایی مانند اسپند و کُندُر و عود در آن و  آتش بازی با فشفشه و آبشارهای آتشین ادامه پیدا کرد و با چای، سیب زمینی ذغالی و آش پذیرایی شد.





 

حدود ساعت ۸ اعضای کارگاه پس از خرید رب انار بومی متعلق به انارهای باغبان و همسر گرامی وی، به سمت تهران حرکت کردند.


 

  • درباره ما
  • کتابخانه
  • فروشگاه
  • تماس با ما
  • رویداد ها
  • برنامه ها
  • گفتار ها
  • کارگاه ها
  • کارگروه ها

عضویت در خبرنامه


لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید

شبکه های اجتماعی

نشانه موسسه یاوران سرزمین آریا با شماره و تاریخ 1393/6/29/218173 در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ثبت شده و هر گونه استفاده از این نشانی پیگرد قانونی دارد
همه حقوق این وبگاه به عنوان یک اثر نرم افزاری برای موسسه یاوران سرزمین آریا محفوظ است
        بازدیدهای امروز :   182         بازدیدهای دیروز :   164
        جمع بازدیدها :   542186         تعداد کاربران :   169899